- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هوای خانه و منزل ندارم سر راهم غریب هر دیارم
2 سحر می گفت خاکستر صبا را «فسرد از باد این صحرا شرارم
3 گذر نرمک ، پریشانم مگردان ز سوز کاروانی یادگارم»
4 ز چشمم اشک چون شبنم فرو ریخت که من هم خاکم و در رهگذارم
5 بگوش من رسید از دل سرودی که جوی روزگار از چشمه سارم
6 ازل تاب و تب پیشنیهٔ من ابد از ذوق و شوق انتظارم
7 میندیش از کف خاکی میندیش بجان تو که من پایان ندارم