1 پرورده عشقم دل بی ریش ندارم شرمندگی از عشق ستم کیش ندارم
2 دارم غم رسوا دل شیدا سر سودا چیزی که ندارم خبر از خویش ندارم
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 در دل گداختیم تمنای خویش را شاید که ناله گرم کند جای خویش را
2 فرصت سلم خریده بازار محنتم امروز می خورم غم فردای خویش را
1 سیرکن نو رسیده ما را وحشت آرمیده ما را
2 ای کبوتر دچار باز شوی دیده ای نور دیده ما را
1 عشق ساغر داده شوق تشنه دیدار مرا خواب آسایش نبیند چشم بیدار مرا
2 هر نفس از ساغر اشکم بهاری تر دماغ خوی او برخود شگون دانسته آزار مرا
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **