- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بجهان می ندهم آنچه مرا در سر ازوست که مرا در سر ازو آنچه جهان یکسر ازوست
2 دید گلگونه مقصود بهر روی که دید چشم بیننده که دارد دل دانشور ازوست
3 چه کشم گر نکشم باده خمخانه یار خم ازو خانه ازو باده ازو ساغر ازوست
4 دید ز آئینه خود گونه اکسیر مرا دل که نه آئینه بر شده خاکستر ازوست
5 آسمان پست و رواق حرم عشق بلند این بنائیست که بالای فلک چنبر ازوست
6 غمش از خاطر و سوداش ز دل می نرود دل سودا زده و خاطر غم پرور ازوست
7 تیغ و پیکانش اگر بر سرو بر سینه ماست چه غم ای خواجه که هم سینه ازو هم سر ازوست
8 خاک شو خاک که در کوی خرابات مغان خاک راهست که بر فرق شهان افسر ازوست
9 عشق اکسیر مرادست که در بوته دل دوران دارد و گلگونه عاشق زر ازوست
10 بر در میکده تا حلقه صفت بی سر و پای نشوی راه بباطین نبری کاین در ازوست
11 جوی از خاک صفا گر طلبی آب بقا این غباریست که آئینه اسکندر ازوست