خاقانی شروانی

خاقانی شروانی

خاقانی شروانی
خاقانی شروانی

به درد دلم کاشنائی از خاقانی شروانی قصیده 153

قصیده 153 ام از 1365 قصاید

به درد دلم کاشنائی نبینم

🌙 حالت شب شماره بیت
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18
  • 19
  • 20
  • 21
  • 22
  • 23
  • 24
  • 25
  • 26
  • 27

1 به درد دلم کاشنائی نبینم هم از درد، دل را دوایی نبینم

2 چو تب خال کو تب برد درد دل را به از درد تسکین فزایی نبینم

3 شوم هم در انده گریزم ز انده کز انده به، انده زدایی نبینم

4 جهان نیست از هیچ جایی که در وی دل آشنا هیچ جایی نبینم

5 غلط گفتم ای مه کدام آشنایان که هیچ آشنا بی‌ریایی نبینم

6 ازین آشنایان که امروز دارم دمی نگذرد تا جفایی نبینم

7 مرا دل گرفت از چنین آشنایان به جائی روم کاشنایی نبینم

8 چو عنقا من و کوه قافم قناعت که چون قاف شد جز عنایی نبینم

9 پل آبگون فلک باد رخنه که در جویش آب رضایی نبینم

10 در آئینهٔ دل خیال فلک را بجز هاون سرمه سایی نبینم

11 کلید توکل ز دل جویم ایرا به از دل، توکل سرایی نبینم

12 دری تنگ بینم توکل سرا را ولیک از درون جز فضایی نبینم

13 برون سرمه‌ای هست بر هاون اما ز سوی درون سرمه‌سایی نبینم

14 توکل سرا هست چو نحل‌خانه که الا درش تنگنایی نبینم

15 منم نحل و دی‌ماه بخل آمد اینجا بهار کرم را بهایی نبینم

16 چو مار از نهادم چنین به که آخر امان بینم ارچه نوایی نبینم

17 هم از زهر من کس گزندی نبیند هم از زخم کس هم بلایی نبینم

18 بدان تا دلم منزل فقر گیرد به از صبر منزل نمایی نبینم

19 بلی از پی چار منزل گرفتن به از فقر سرما زدایی نبینم

20 یکی از پی جای لنگر گرفتن به از سرب، آهن‌ربایی نبینم

21 به صحرای عادی مزاجان عادت چراغ وفا را ضیایی نبینم

22 به بازار خلقان فروشان همت طراز کرم را بهایی نبینم

23 از آن صف پیشین یمانی و طائی به حی کرم پیشوایی نبینم

24 وزین بازپس ماندگان قبائل بجز غمر عمر الردایی نبینم

25 از آن موکب امروز مردی نیابم وز آن انجم اکنون سهایی نبینم

26 محبت نمی‌زاید اکنون طبایع کز این چار زن مردزایی نبینم

27 نه خاقانیم گر وفا جویم از کس چه جویم که دانم وفایی نبینم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر به درد دلم کاشنائی نبینم

شاعر شعر به درد دلم کاشنائی نبینم چه کسی است ؟

شاعر شعر به درد دلم کاشنائی نبینم خاقانی شروانی می باشد.

شعر به درد دلم کاشنائی نبینم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 6 سروده شده است.

قالب شعر به درد دلم کاشنائی نبینم چیست ؟

قالب شعر به درد دلم کاشنائی نبینم قصیده است

مضمون اصلی شعر به درد دلم کاشنائی نبینم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
خاقانی شروانی

به درد دلم کاشنائی از خاقانی شروانی قصیده 153

قصیده 153 ام از 1365 قصاید
بنر