- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دلم از وصل تو ای طرفه پسر نشکیبد چکنم با دل خویش از تو اگر نشکیبد
2 گر دل و جان زتو ناچار شکیبا گردند دل از اندیشه و دیده زنظر نشکیبد
3 کار من نیست شکیبایی ازآن شیرین لب باورم دار که طوطی زشکر نشکیبد
4 من لب لعل شکر بار ترا آن مگسم که چو زنبور عسل ازگل تر نشکیبد
5 گر بسنگم بزنند از سر کویت نروم بنده زین کعبه چو حاجی زحجر نشکیبد
6 سگ که از خوان کس امید بنانی دارد گرش از خانه برانند زدر نشکیبد
7 ای شبم روز ز خورشید رخت یک ساعت بنده از روی تو چون شب زقمر نشکیبد
8 بنده گر در دگری می نگرد بی رخ تو خاک چون آب نیابد زمطر نشکیبد
9 از پی روی تو درویش که اندر کویت او مقیم است و تو رفته بسفر نشکیبد
10 سیف فرغانی اگر خون شود اندر غم دوست دل برآنست که از دوست دگر نشکیبد