- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نگفتمت مرو آن جا که آشنات منم در این سراب فنا چشمه حیات منم
2 وگر به خشم روی صد هزار سال ز من به عاقبت به من آیی که منتهات منم
3 نگفتمت که به نقش جهان مشو راضی که نقش بند سراپرده رضات منم
4 نگفتمت که منم بحر و تو یکی ماهی مرو به خشک که دریای باصفات منم
5 نگفتمت که چو مرغان به سوی دام مرو بیا که قدرت پرواز و پرّ و پات منم
6 نگفتمت که تو را ره زنند و سرد کنند که آتش و تبش و گرمی هوات منم
7 نگفتمت که صفتهای زشت در تو نهند که گم کنی که سر چشمه صفات منم
8 نگفتمت که مگو کار بنده از چه جهت نظام گیرد خلاق بیجهات منم
9 اگر چراغ دلی دان که راه خانه کجاست وگر خداصفتی دان که کدخدات منم