1 آهنین پوش ندیدم چو تو سرو نمدین خود ندیدم چو تو ماه
2 سرو را هرگز خربنده که دید ماه را دید کس از پشم کلاه
3 از ره راست بیفتاده ست آنک او تو را از پی خر دارد راه
1 ماه صیام آمد این ملک به سلامت فرخ و فرخنده باد ماه صیامت
2 آمد ماه بزرگوار گرامی و آسود از تلخ باده زرین جامت
1 از دو دیده سرشک خون بارم چون ز گفتارهات یاد آرم
2 باز ترسم که آگهی یابند به ستم خویش را فرو دارم
1 تا توانی مکش ز مردی دست که به سستی کسی ز مرگ نجست
2 ماهی ار شست نگسلد در آب بسته او را به خشکی آرد شست
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به