1 آهنین پوش ندیدم چو تو سرو نمدین خود ندیدم چو تو ماه
2 سرو را هرگز خربنده که دید ماه را دید کس از پشم کلاه
3 از ره راست بیفتاده ست آنک او تو را از پی خر دارد راه
1 هیچ کس را غم ولایت نیست کار اسلام را رعایت نیست
2 نیست یک تن درین همه اطراف که درو وهن را سرایت نیست
1 شاها بنای ملک به تو استوار باد در دست جاه تو ز بقا دستوار باد
2 مسعود شاه نامی و تا سعد کوکب است با طالع تو کوکب مسعود یار باد
1 دل از دولت همیشه شاد بادت که ما شادیم تا بینیم شادت
2 تو آنی کز خرد چیزی نماندست درین گیتی که آن ایزد ندادت