باختیار نگشتم ز کوی دوست از حسین خوارزمی غزل 198

حسین خوارزمی

آثار حسین خوارزمی

حسین خوارزمی

باختیار نگشتم ز کوی دوست برون

1 باختیار نگشتم ز کوی دوست برون ز آستانه لیلی کجا رود مجنون

2 بهشتم آن سر کوی رضای دل آرای باختیار نگشت آدم از بهشت برون

3 چو آیدم ز کنار وداع جیحون یاد شود کنار من از خون دیده ام جیحون

4 من از نصیحت عاقل صلاح نپذیرم بگوش عشق فسانه بود هزار فسون

5 جنون ز سلسله ای کم شود ولیک مرا از آن سلاسل مشگین زیاده گشت جنون

6 چو مهربانی تو بی تو صبر من کم شد ولی چو حسن تو عشقم همی شود افزون

7 بیا بباده گلرنگ هیچ حاجت نیست که همچو چشم تو مستم از آن لب میگون

8 بلو ح ماه تو منشور دلبری بنوشت همان بنان که کشید از برای طغرانون

9 مگو حسین بوصل حبیب چون برسم توان رسید بوصلش بقدرت بیچون

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر