نکاهدم بار، فزایدم از ملک‌الشعرا بهار غزل 315

ملک‌الشعرا بهار

آثار ملک‌الشعرا بهار

ملک‌الشعرا بهار

نکاهدم بار، فزایدم درد

1 نکاهدم بار، فزایدم درد نخواهدم یار، چه بایدم کرد

2 غبار راهی‌، شدم که گاهی زکوی دلدار برآیدم گرد

3 به هرکجا بخت کشاندم رخت سپهر دوّار نمایدم طرد

4 فلک چو بازی به گرم تازی فشاردم خوار ربایدم سرد

5 جهان به دستان درین گلستان خلاندم خار نمایدم ورد

6 کجا شوم‌ پیش‌ غمم‌ شود بیش تن آیدم زار رخ آیدم زرد

7 گر از غم نان به لب رسد جان ز خوان اغیار نشایدم خورد

8 به لعب دشمن کجا دهم تن اگر دو صد بارگشایدم نرد

9 قسم به ایران کزین امیران یکی به دیدار نیایدم مرد

10 بهار مضطر خمش کزین درد نکاهدم بار فزایدم درد

عکس نوشته
کامنت
comment