- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نکاهدم بار، فزایدم درد نخواهدم یار، چه بایدم کرد
2 غبار راهی، شدم که گاهی زکوی دلدار برآیدم گرد
3 به هرکجا بخت کشاندم رخت سپهر دوّار نمایدم طرد
4 فلک چو بازی به گرم تازی فشاردم خوار ربایدم سرد
5 جهان به دستان درین گلستان خلاندم خار نمایدم ورد
6 کجا شوم پیش غمم شود بیش تن آیدم زار رخ آیدم زرد
7 گر از غم نان به لب رسد جان ز خوان اغیار نشایدم خورد
8 به لعب دشمن کجا دهم تن اگر دو صد بارگشایدم نرد
9 قسم به ایران کزین امیران یکی به دیدار نیایدم مرد
10 بهار مضطر خمش کزین درد نکاهدم بار فزایدم درد