من نشنیدم که خط بر آب نویسند از جلال عضد غزل 101

جلال عضد

آثار جلال عضد

جلال عضد

من نشنیدم که خط بر آب نویسند

1 من نشنیدم که خط بر آب نویسند آیت خوبی بر آفتاب نویسند

2 هجر کشیدیم تا به وصل رسیدیم نامه رحمت پس از عذاب نویسند

3 صبر طلب می کنندم از دل شیدا همچو خراجی که بر خراب نویسند

4 شرح رخ خوب و زلف غالیه بویت بر ورق گل به مشک ناب نویسند

5 قصّه خون ریز این دو دیده بیدار کاج بر آن چشم نیم خواب نویسند

6 حال پریشان این دل پُرتاب کاج بر آن زلف نیم تاب نویسند

7 قصّه درد جلال مردم دیده بر رُخش از روشنی چو آب نویسند

عکس نوشته
کامنت
comment