ز دوری تو نمردم همین گناهم از سحاب اصفهانی غزل 194

سحاب اصفهانی

آثار سحاب اصفهانی

سحاب اصفهانی

ز دوری تو نمردم همین گناهم بس

1 ز دوری تو نمردم همین گناهم بس ولی امید وصال تو عذرخواهم بس

2 به کوی باده فروش ار دهند راهم بس که از حوادث دوران همین پناهم بس

3 مکن ز چشم سیاهت سیاه تر روزم سیاهکاری آن طره ی سیاهم بس

4 نخواهم اینکه کسی پی برد به قاتل من و گرنه پنجه ی خونین او گواهم بس

5 به محشرم بتو دعوی خونبهائی نیست بزیر تیغ همین از تو یک نگاهم بس

6 امید وصل گه و بیگه از توام نبود یکی نگاه بسوی تو گاهگاهم بس

7 مرا بودای عشقت دلیل حاجت نیست چرا که جذبه ی شوق تو خضر راهم بس

8 فروغ مهر فلک گو متابم از روزن (سحاب) پرتو آن روی همچو ما هم بس

عکس نوشته
کامنت
comment