بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی
بابافغانی شیرازی

چشم گریانم که می‌گردد از بابافغانی شیرازی غزل 489

غزل 489 ام از 695 غزلیات

چشم گریانم که می‌گردد ز شوقت خون در او

1 چشم گریانم که می‌گردد ز شوقت خون در او جا ندارد جز خیال آن لب میگون در او

2 غنچهٔ سیراب از باران اشکم در چمن چشمهٔ خونست و غلتان لؤلؤ مکنون در او

3 آنچه روی عالم‌افروز است هرسو جلوه‌گر کز لطافت مانده حیران دیدهٔ گردون در او

4 چیست دانی چشمهٔ میم دهانت در سخن نقطهٔ موهوم و چندین نکتهٔ موزون در او

5 محمل لیلی به صد زیب و صفا آراست عشق لیکن از تنگی نگنجد مستی مجنون در او

6 حیرتی دارم ز دل با آنکه صد جا داغ شد داغ دیگر از کجا هردم شود افزون در او

7 جا ندارد جان درون دل ز بسیاری درد هر نفس دردی دگر می‌آید از بیرون در او

8 گلشن کویت که بزم عیش و جای خرمی‌ست تا به کی باشد فغانی با دلی پرخون در او؟

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر چشم گریانم که می‌گردد ز شوقت خون در او

شاعر شعر چشم گریانم که می‌گردد ز شوقت خون در او چه کسی است ؟

شاعر شعر چشم گریانم که می‌گردد ز شوقت خون در او بابافغانی شیرازی می باشد.

شعر چشم گریانم که می‌گردد ز شوقت خون در او در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 10 سروده شده است.

قالب شعر چشم گریانم که می‌گردد ز شوقت خون در او چیست ؟

قالب شعر چشم گریانم که می‌گردد ز شوقت خون در او غزل است

مضمون اصلی شعر چشم گریانم که می‌گردد ز شوقت خون در او چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر