می‌توانم بود بی تو ، تاب تنهاییم از وحشی بافقی غزل 95

وحشی بافقی

آثار وحشی بافقی

وحشی بافقی

می‌توانم بود بی تو ، تاب تنهاییم هست

1 می‌توانم بود بی تو ، تاب تنهاییم هست امتحان صبر خود کردم شکیبایم هست

2 حفظ ناموس تو منظور است می‌دانی تو هم ورنه سد تقریب خوب از بهر رسواییم هست

3 سوی تو گویم نخواهد آمد اما می‌شنو ایستاده بر در دل سد تقاضاییم هست

4 نی همین داد تغافل می‌دهد خود رای من اندکی هم در مقام رشک فرماییم هست

5 گر شراب اینست کاندر کاسهٔ من می‌رود پرخماری در پی این باده پیماییم هست

6 گرچه هیچم ، نیستم همچون رقیبان در به در امتیازی از هوسناکان هر جاییم هست

7 وحشیم من کی مرا وحشت گذارد پیش تو گر چه می‌دانم که در بزم تو گنجاییم هست

عکس نوشته
کامنت
comment