- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 میتوانم که لب از آب خضر تر نکنم میرم از تشنگی و چشم به کوثر نکنم
2 شوق یوسف اگرم ثانی یعقوب کند دارم آن تاب کز او دیده منور نکنم
3 آن قوی حوصله بازم که اگر حسرت صید چنگ در جان زندم میل کبوتر نکنم
4 دارم آن صبر که با چاشنی ذوق مگس بر لب تنگ شکر دست به شکر نکنم
5 در جنت بگشا بر رخم ای خازن خلد که دماغ از گل باغ تو معطر نکنم
6 حلهٔ نور اگرم حور به اکراه دهد پیشش اندازم و نستانم و در بر نکنم
7 وحشی آزردگیی داری و از من داری من چه کردم که غلط بود که دیگر نکنم