خاقانی شروانی

خاقانی شروانی

خاقانی شروانی
خاقانی شروانی

به میدان وفا یارم چنان از خاقانی شروانی غزل 242

غزل 242 ام از 1365 غزلیات

به میدان وفا یارم چنان آمد که من خواهم

1 به میدان وفا یارم چنان آمد که من خواهم ز دیوان هواکارم چنان آمد که من خواهم

2 ز دفتر فال امیدم چنان آمد که من جستم ز قرعه نقش پندارم چنان آمد که من خواهم

3 مرا یاران سپاس ایزد کنند امروز کز طالع به نام ایزد دل و یارم چنان آمد که من خواهم

4 چه نقش است این که طالع بست تا بر جامهٔ عمرم طرازی کار زو دارم چنان آمد که من خواهم

5 چه دام است این که بخت افکند کان آهوی شیر افکن به یک‌دم صید گفتارم چنان آمد که من خواهم

6 مرا بر کعبتین دل سه شش نقش آمد از وصلش زهی نقشی که این بارم چنان آمد که من خواهم

7 دلا سر بر زمین دار و کله بر آسمان افشان که آن ماه کله دارم چنان آمد که من خواهم

8 به باران مژه در ابر می‌جستم وصالش را کنون ناجسته دربارم چنان آمد که من خواهم

9 چه عذر آرم که بگشایم زبان بسته چون بلبل که آن گل‌برگ بی‌خارم چنان آمد که من خواهم

10 از آن روی جهان دارد که چون عیسی است جان پرور دوای جان بیمارم چنان آمد که من خواهم

11 صبوحی ساز خاقانی و کار آب کن یعنی که آب کار بازارم چنان آمد که من خواهم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر به میدان وفا یارم چنان آمد که من خواهم

شاعر شعر به میدان وفا یارم چنان آمد که من خواهم چه کسی است ؟

شاعر شعر به میدان وفا یارم چنان آمد که من خواهم خاقانی شروانی می باشد.

شعر به میدان وفا یارم چنان آمد که من خواهم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 6 سروده شده است.

قالب شعر به میدان وفا یارم چنان آمد که من خواهم چیست ؟

قالب شعر به میدان وفا یارم چنان آمد که من خواهم غزل است

مضمون اصلی شعر به میدان وفا یارم چنان آمد که من خواهم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
ویدیویی