- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 کف خاکستری میجوشم ازخود پاک میگردم چو آتش تا برآیم از سیاهی خاک میگردم
2 شرار فطرت من غور این و آن نمیخواهد به گلشن میرسم گر محرم خاشاک میگردم
3 درین صحرا به جستجوی حسن بینشان رنگی چو فهم خود برون عالم ادراک میگردم
4 شکار افکن به درد اضطراب من چه پردازد نم اشکی به چشمی حلقهٔ فتراک میگردم
5 وطن در پیش دارم لیک اگر نوشی به یاد آید ز تلخیهای منت حقهٔ تریاک میگردم
6 اجابت صد سحر میخندد از دست دعای من که من درد دلی در سینههای چاک میگردم
7 دم صبح اضطراب شعلههای شمع میبالد ترا میبینم و بر قتل خود بیباک میگردم
8 دماغ همت من ناز کوشش برنمیدارد دمیگرد سرت میگردم و افلاک میگردم
9 بسامان بهار از من به جز عبرت چه میچیند گریبان میدرم گل میفروشم خاک میگردم
10 ببینم تاکجا محوم کند شرم تماشایت ز خود با هر عرق مقدار رنگی پاک میگردم
11 به زیر خاک هم فارغ نیام از میکشی بیدل خمستان در بغل چون ریشههای تاک میگردم