جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

زان از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 2951

غزل 2951 ام از 6329 غزلیات

زان خاک تو شدم تا بر من گهر بباری

1 زان خاک تو شدم تا بر من گهر بباری چون موی از آن شدم من تا تو سرم بخاری

2 زان دست شستم از خود تا دست من تو گیری زان چون خیال گشتم تا در دلم گذاری

3 زان روز و شب دریدم در عاشقی گریبان تا تو ز مشرق دل چون مه سری برآری

4 زان اشکبار گشتم چون ابر در بهاران تا نوبهار حسنت بر من کند بهاری

5 حمال آن امانت کان را فلکت نپذرفت گشتم به اعتمادی کز لطف توست یاری

6 شاها به حق آنک بر لوح سینه هر دم از بهر بت پرستان نوصورتی نگاری

7 بنمای صورتی را کان لوح درنگنجد تا بت پرست و بتگر یابند رستگاری

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر زان خاک تو شدم تا بر من گهر بباری

شاعر شعر زان خاک تو شدم تا بر من گهر بباری چه کسی است ؟

شاعر شعر زان خاک تو شدم تا بر من گهر بباری جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر زان خاک تو شدم تا بر من گهر بباری در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر زان خاک تو شدم تا بر من گهر بباری چیست ؟

قالب شعر زان خاک تو شدم تا بر من گهر بباری غزل است

مضمون اصلی شعر زان خاک تو شدم تا بر من گهر بباری چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ است.
بنر