- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خود را کنم سجودی ، دیر و حرم نمانده این در عرب نمانده آن در عجم نمانده
2 در برگ لاله و گل آن رنگ و نم نمانده در ناله های مرغان آن زیر و بم نمانده
3 در کارگاه گیتی نقش نوی نبینم شاید که نقش دیگر اندر عدم نمانده
4 سیاره های گردون بی ذوق انقلابی شاید که روز و شب را توفیق رم نمانده
5 بی منزل آرمیدند پا از طلب کشیدند شاید که خاکیان را در سینه دم نمانده
6 یا در بیاض امکان یکبرگ ساده ئی نیست یا خامهٔ قضا را تاب رقم نمانده