من که هستم زنده دور از عبدالقادر گیلانی غزل 64

عبدالقادر گیلانی

آثار عبدالقادر گیلانی

عبدالقادر گیلانی

من که هستم زنده دور از دلربای خویشتن

1 من که هستم زنده دور از دلربای خویشتن گر برفتم می کشد بازم به جای خویشتن

2 نه مرا در خانه کس راه و نه در مسکنی می توانم بود یکدم در سرای خویشتن

3 ای که می نالی ز عشق یار و جور روزگار سوی من می بین و کن شکر خدای خویشتن

4 گر ز عشق افزون نبودی در دل پایای من فکر می کردم به جان گرد هوای خویشتن

5 تا نهادم بر سر کویت قدم بی اختیار توتیای دیده سازم خاکپای خویشتن

6 بس که زاری می کنم بیهوش گردم هر زمان باز می آیم به هوش از ناله های خویشتن

7 غیر محیی کو خود از بهر تو خواهد در جهان هر که می خواهد تو را خواهد برای خویشتن

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر