- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای من غلام عشق که روزی هزار بار ر من نهد ز عشق بتی صد هزار بار
2 این عشق جوهریست بدانجا که روی داد بر عقل زیرکان بزند راه اختیار
3 جز عشق و اختیار به میدان نام و ننگ نامرد را ز مرد که کردست آشکار
4 جز درد عشق غمزهٔ معشوق را که کرد بر جان عاشقان بتر از زخم ذوالفقار
5 این درد عشق راست که در پای نیکوان هر ساعت ار بخواهد جانها کند نثار
6 در عشق نیست زحمت تمییز بهر آنک در باغ عشق دوست به نرخ گلست خار