سنبل زلف تو خط بر سنبل تر از قدسی مشهدی غزل 205

قدسی مشهدی

آثار قدسی مشهدی

قدسی مشهدی

سنبل زلف تو خط بر سنبل تر می‌کشد

1 سنبل زلف تو خط بر سنبل تر می‌کشد سرو قدت حلقه در گوش صنوبر می‌کشد

2 کعبه دردی‌کشان باشد مقامی کز شرف بهر تعمیرش، خم می خشت بر سر می‌کشد

3 کم مبادا از سر ما سایه داغ جنون کی سر شوریده‌حالان ننگ افسر می‌کشد؟

4 شرمسار دیده‌ام شبها که از پهلوی او آسمان از دامنم تا روز اختر می‌کشد

5 بار دیگر سوی دل بین تا شود کارش تمام نیم‌بسمل انتظار زخم دیگر می‌کشد

6 من که در بزم تو راهم نیست بیهوشم چنین حال دل چون است کز دست تو ساغر می‌کشد

7 بستر راحت نمی‌دانم که از گردون که خواست؟ اینقدر دانم که شب تا روز اخگر می‌کشد

8 سربلندی می‌کند اشکم به یاد قامتت خویش را شب‌ها ازان بر چشم اختر می‌کشد

عکس نوشته
کامنت
comment