-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آدمیی، آدمیی، آدمی بسته دمی، زانک نهٔ آن دمی
2 آدمیی را همه در خود بسوز آن دمیی باش اگر محرمی
3 کم زد آن ماه نو و بدر شد تا نزنی کم، نرهی از کمی
4 میبرمی از بد و نیک کسان؟! آن همه در تست، ز خود میرمی
5 حرص خزانست و قناعت بهار نیست جهان را ز خزان خرمی
6 مغز بری در غم؟! نغزی ببر بر اسد و پیل زن ار رستمی
7 همچو ملک جانب گردون بپر همچو فلک خم ده، اگر میخمی