1 هر چند که میل تو سوی بیدادی ست یک ذره غمت به از جهانی شادی ست
2 از ما گله می کنی و لیکن ما را از بندگی تو صد هزار آزادی ست
1 حلقه زلف یار ، دام بلاست دل درو بسته ایم عین خطاست
2 کار دل بهتر است کو شب و روز در تماشا گه نسیم صباست
1 ای نوشته دولتت منشور ملک جاودان هچو عم سلطانی و همچون پدر سلطان نشان
2 موسم نوروز و ملک خرم و شاه جوان فرصتی باشد جهان را زین نکوتر در جهان ؟
1 چو سنبل تو سر از برگ یاسمین بر زد غمت به ریختن خونم آستین بر زد
2 رخ تو از عرق و نازکی بدان ماند که ابر قطره باران به یاسمین بر زد