هر چند بر آن عارض گلگون از طبیب اصفهانی غزل 93

طبیب اصفهانی

آثار طبیب اصفهانی

طبیب اصفهانی

هر چند بر آن عارض گلگون نگرد کس

1 هر چند بر آن عارض گلگون نگرد کس دل میکشدش باز که افزون نکرد کس

2 کو طاقت نظاره بزمی که بود یار همصبحت اغیار وزبیرون نگرد کس

3 خسرو نگران بر رخ شیرین وزغیرت فرهاد نخواهد که به گلگون نگرد کس

4 زین پیش چه حاصل که بحالم نظرت بود باید که باین خسته دل اکنون نگرد کس

5 هیهات که بر سر و روان دیده گشاید در جلوه گر آن قامت موزون نگرد کس

6 از حسرت دیدار تو گرجان بسپارد بر روی تو از شرم دگر چون نگرد کس

7 آنجا که سخن می رود از سر محبت تا چند ترا گوش بافسون نگرد کس

8 داغ دلش از آه جگر سوز طبیبست هر لاله که بر دامن هامون نگرد کس

عکس نوشته
کامنت
comment