دامنم چند ز خون مژه دریا از قدسی مشهدی غزل 265

قدسی مشهدی

آثار قدسی مشهدی

قدسی مشهدی

دامنم چند ز خون مژه دریا باشد؟

1 دامنم چند ز خون مژه دریا باشد؟ دیده نگذاشت که نم در جگر ما باشد

2 برنیاورد سر از موج سرشکم گردون این گهر چند گره در دل دریا باشد؟

3 رشته‌ای را که در آن گوهر اشکی نکشند بگسلانش، همه گر عقد ثریا باشد

4 در نظر، آینه مهر، صبوحی زن را کی به کیفیت آیینه مینا باشد؟

5 عشق در بادیه‌ای ساخته سرگردانم که در آن، ریگ روان، آبله پا باشد

6 نزنم دست در آن کار که بر هم زده نیست شانه را گیسوی ژولیده تمنا باشد

7 کار قدسی به خدا باز گذار ای واعظ جنگت امروز چرا بر سر فردا باشد

عکس نوشته
کامنت
comment