تا کی از ناموس هیهات ای از سنایی غزنوی غزل 167

سنایی غزنوی

سنایی غزنوی

سنایی غزنوی

تا کی از ناموس هیهات ای پسر

1 تا کی از ناموس هیهات ای پسر بامدادان جام می هات ای پسر

2 ساغری پر کن ز خون رز مرا کاین دلم خون شد ز غمهات ای پسر

3 خوش بزی با دوستان یک دم بزن دل بپرداز از مهمات ای پسر

4 بر نشاط و خرمی یک دم بزی وقت کن ایام و ساعات ای پسر

5 هر کجا دلدادهٔ آواره‌ای بینی او را کن مراعات ای پسر

6 چند بر طاعات ما راحت کنی نیست ما را برگ طاعات ای پسر

7 عاشقان مست را وقت صبوح سود کی بخشد مقالات ای پسر

8 هر زمان خوانی خراباتی مرا چند باشی زین محالات ای پسر

9 کاشکی یک دم گذارندی مرا در صف اهل خرابات ای پسر

عکس نوشته
کامنت
comment