- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تا کی ای آتش سودا به سرم برخیزی تا کی ای ناله زار از جگرم برخیزی
2 تا کی ای چشمه سیماب که در چشم منی از غم دوست به روی چو زرم برخیزی
3 یک زمان دیده من ره به سوی خواب برد ای خیال ار شبی از رهگذرم برخیزی
4 ای دل از بهر چه خونابه شدی در بر من زود باشد که تو نیز از نظرم برخیزی
5 به چه دانش زنی ای مرغ سحر نوبت روز که نه هر صبح به آه سحرم برخیزی
6 ای غم از همنفسی تو ملالم بگرفت هیچت افتد که خدا را ز سرم برخیزی