اوحدی مراغه‌ای

اوحدی مراغه‌ای

اوحدی مراغه‌ای
اوحدی مراغه‌ای

حال دل پیش که گویم؟ از اوحدی مراغه‌ای غزل 180

غزل 180 ام از 1326 غزلیات

حال دل پیش که گویم؟ که دل ریش ندارد

1 حال دل پیش که گویم؟ که دل ریش ندارد کیست در عشق تو کو غصه ز من بیش ندارد

2 دوش گفتی که: فلان از سر تیغم نبرد جان بزن و مرد مخوانش که سری پیش ندارد

3 سر درویش فدا شد به وفا در قدم تو پادشه‌زادهٔ ما را سر درویش ندارد

4 قد او تیر بلا، غمزهٔ او ناوک فتنه یارب، این ترک چه تیریست که در کیش ندارد؟

5 واعظ شهر مرا گفت که: دل با سخنم ده چون دهد دل بتو بیچاره؟ که باخویش ندارد

6 همچو نارم بکفید از غم سیب ز نخش دل دل مخوانش تو، که او عقل به اندیش ندارد

7 اوحدی را چو تو باشی، چه غم از جور رقیبان؟ زانکه از تیغ نترسیده غم از نیش ندارد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر حال دل پیش که گویم؟ که دل ریش ندارد

شاعر شعر حال دل پیش که گویم؟ که دل ریش ندارد چه کسی است ؟

شاعر شعر حال دل پیش که گویم؟ که دل ریش ندارد اوحدی مراغه‌ای می باشد.

شعر حال دل پیش که گویم؟ که دل ریش ندارد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر حال دل پیش که گویم؟ که دل ریش ندارد چیست ؟

قالب شعر حال دل پیش که گویم؟ که دل ریش ندارد غزل است

مضمون اصلی شعر حال دل پیش که گویم؟ که دل ریش ندارد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین است.
بنر