تا کجا آن جلوه در دل‌ها از بیدل دهلوی غزل 2687

بیدل دهلوی

آثار بیدل دهلوی

بیدل دهلوی

تا کجا آن جلوه در دل‌ها کشد میدان سری

1 تا کجا آن جلوه در دل‌ها کشد میدان سری در فشار شیشه افتاده‌ست آغوش پری

2 غفلت ذاتی ز تدبیر تأمل فارغ است از فسون پنبه منت بر نمی‌دارد کری

3 تا عدم آوارهٔ آفات باید تاختن جز فرو رفتن ندارد کشتی ما لنگری

4 فیض صحرا در غبار خانمان آسوده است تا به دامن وارسی باید گریبان بر دری

5 برگ برگ بید این باغ امتحانگاه خمی‌ست هیچ باری نیست سنگینتر ز بار بی‌بری

6 با خرد گفتم چه باشد انفعال آدمی سوی‌دنیا دید وگفت‌: اشغال اسباب خری

7 عمرها شد می‌زنی بیدل در دیر و حرم آه از آن روزی‌ که‌ گویندت چه زحمت می‌بری

عکس نوشته
کامنت
comment