چه سان گویم که شب از بابافغانی شیرازی غزل 555

بابافغانی شیرازی

آثار بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی

چه سان گویم که شب سرخوش کجا ای ماه می‌رفتی

1 چه سان گویم که شب سرخوش کجا ای ماه می‌رفتی چه سان غافل به گفتار رقیب از راه می‌رفتی

2 عنان کج کرده و خود را به مستی داده یکباره ز اندوه نهان هرکسی آگاه می‌رفتی

3 غرور حسن یا یاد کسی بودی عنان‌گیرت خیالی داشتی باری نه بر دلخواه می‌رفتی

4 برآمد گرد از جانم از آن جولان مستانه چو برمی‌تافتی گاهی عنان و گاه می‌رفتی

5 چه سود از دیدهٔ گریان فغانی چو نشد آن یوسف چرا اول به افسون کسان از راه می‌رفتی

عکس نوشته
کامنت
comment