چه نزدیک از جلال الدین محمد مولوی غزل 1516

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

چه نزدیک است جان تو به جانم

1 چه نزدیک است جان تو به جانم که هر چیزی که اندیشی بدانم

2 ضمیر همدگر دانند یاران نباشم یار صادق گر ندانم

3 چو آب صاف باشد یار با یار که بنماید در او عکس بنانم

4 اگر چه عامه هم آیینه‌هااند که بنماید در او سود و زیانم

5 ولیکن آن به هر دم تیره گردد که او را نیست صیقل‌های جانم

6 ولی آیینه ای عارف نگردد اگر خاک جهان بر وی فشانم

7 از این آیینه روی خود مگردان که می گوید که جانت را امانم

8 من و گفت من آیینه‌ست جان را بیابد حال خویش اندر بیانم

9 خمش کن تا به ابرو و به غمزه هزاران ماجرا بر وی بخوانم

عکس نوشته
کامنت
comment