-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 در عشق دوست ای دل شیدا چگونهای ای قطره کشاکش دریا چگونهای
2 یادآور ای عدم ز نهانخانهای قدم پنهان چگونه بودی و پیدا چگونهای
3 در بحر بی کنار کنارم کشید و گفت بی ما چگونه بودی و با ما چگونهای
4 من جلوه نا نموده تواز خویش میشدی امروز غرق بحر تجلا چگونهای
5 جمعی بساحل از کشش ما در اضطراب ای غرق بحر عاطفت ما چگونهای
6 بازم ز خویش راند و بکنج غمم نشاند گفت ای نشانه تیر بلا را چگونهای
7 در چاه بابلم موی خود ببست گفت ای اسیر زلف چلیپا چگونهای
8 ای خانه زاد عشرت و پروردهای طرب در لجه محیط غم ما چگونهای
9 ای فیض خویش را بغم عشق ما سپار و آنگه ببین که در کنف ما چگونهای