داغ دل در عشق افسردن از نظیری نیشابوری غزل 122

نظیری نیشابوری

آثار نظیری نیشابوری

نظیری نیشابوری

داغ دل در عشق افسردن نمی‌داند که چیست

1 داغ دل در عشق افسردن نمی‌داند که چیست لاله این باغ پژمردن نمی‌داند که چیست

2 خنده بر حالم مزن کاین گریه هرکس را گرفت دامن از خون دل افشردن نمی‌داند که چیست

3 عشق از یک تاختن به نگاه دل تاراج کرد صبر بی‌دل حمله آوردن نمی‌داند که چیست

4 باغبان دهر نخل عمر را آبی نداد کاشتن دانسته پروردن نمی‌داند که چیست

5 ترک خصمی کن که دارد خوی افعی روزگار نیست تا آزرده آزردن نمی‌داند که چیست

6 غنج و افسون زلیخا کار در یوسف نکرده هرکه دل درباخت دل بردن نمی‌داند که چیست

7 عشرت تنگ دل ما نورس هر گلشن است غنچه برگ عیش گستردن نمی‌داند که چیست

8 از حجاب امشب «نظیری » باده بر سجاده ریخت پارسا آداب می خوردن نمی‌داند که چیست

عکس نوشته
کامنت
comment