-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 حور بهشتی ز یاد آن بت کشمیر برد بیم صراط از نهاد آن دم شمشیر برد
2 شبروی غمزه ای صبر و دل و دین ربود جان که ازو بازماند شحنه تقدیر برد
3 ناله در ایوار شوق توشه راهی نداشت بست به غارت کمر فرصت شبگیر برد
4 شوق بلندی گرای پایه منصور جست حوصله نارسا پی به سر تیر برد
5 زد نگهت بر دلم مخزن اسرار دید خواست کلیدش برد طاقت تقریر بود
6 جنبش ابرو نبود از پی قتلم ضرور غمزه ز بی طاقتی دست به شمشیر برد
7 روشنیی داشت عشق چاشنیی داشت مهر آن خس از آتش گرفت این شکر از شیر برد
8 خانه زنبور شد کلبه ام از دست چرخ بس که ز آب و گلم رغبت تعمیر بود
9 سردی مهر کسی آب رخ شعله ریخت گرمی نبض دلم عرض تباشیر بود
10 عشق ز خاک درت سرمه بینش گرفت یاوه درآمد هوس نسخه اکسیر برد
11 با خودش افتاده کار باک ز غالب مدار ذوق فغانش ز دل ورزش تأثیر بود