1 سرو بر خویش ببالد که تو رعنا شده ای گل بنازد که تو گلزار تماشا شده ای
2 تا ز بیرحمی تنها ندهی داد ستم گاه بیگانه گهی رام دل ما شده ای
1 بحر عشق است و وفا گوهر پاک است اینجا کشتی چاره گران سینه چاک است اینجا
2 سیر بازار وفا محشر ارباب دل است عالم تفرقه یک دامن پاک است اینجا
1 ای گلشن از بهار خیال تو سینهها برگ گل از طراوت نامت سفینهها
2 هرجا غمت رواج دهد گوهر شکست بر سنگ خاره رشک برند آبگینهها
1 میپرستی میدهد یادم نوای عندلیب غلغل میناست در گوشم صدای عندلیب
2 عشق با معشوق یاران مصاحب کافری است آشنای گل نگردد آشنای عندلیب