غمش در نهانخانهٔ دل نشیند از طبیب اصفهانی غزل 45

طبیب اصفهانی

آثار طبیب اصفهانی

طبیب اصفهانی

غمش در نهانخانهٔ دل نشیند

1 غمش در نهانخانهٔ دل نشیند بنازی که لیلی به محمل نشیند

2 به دنبال محمل چنان زار گریم که از گریه‌ام ناقه در گل نشیند

3 خلد گر به پا خاری آسان بر آرم چه سازم به خاری که در دل نشیند

4 پی ناقه‌اش رفتم آهسته ترسم غباری به دامان محمل نشیند

5 مرنجان دلم را که این مرغ وحشی ز بامی که برخاست مشکل نشیند

6 عجب نیست خندد اگر گل به سروی که در این چمن پای در گل نشیند

7 بنازم به بزم محبت که آنجا گدایی به شاهی مقابل نشیند

8 طبیب از طلب در دو گیتی میاسا کسی چون میان دو منزل نشیند؟

عکس نوشته
کامنت
comment