1 اجداد شه جهان همه تاج ورند اولاد چو آفتاب عالی گهرند
2 تا آدمش اجداد شه هفت اقلیم تا محشرش اولاد شه بحر و برند
1 ای به از گل بر سر احباب خاک خواریت چاره ساز جان کار افتاده زخم کاریت
2 در کنار نامه اغیار یادم کرده ای تا بدانم بعد از این قدر فرامش کاریت
1 اشک کواکب نگر چرخ غم اندود را گریه فراوان بود خانه پردود را
2 صبر گوارا کند هرچه ترا ناخوشست ساعتی از کف بنه آب گل آلود را
1 آن سرو روان تا بگلستان گذری داشت پروانه صفت گل هوس بال و پری داشت
2 دل از خم زلف تو برون رفت و نگفتی کاین حلقه ماتمزدگان نوحه گری داشت