گشته پنهان از نظر آن‌کس که از قدسی مشهدی غزل 66

قدسی مشهدی

آثار قدسی مشهدی

قدسی مشهدی

گشته پنهان از نظر آن‌کس که صیاد من است

1 گشته پنهان از نظر آن‌کس که صیاد من است عالمی را برده از یاد آنکه در یاد من است

2 هر که رُفت از دل غباری بر دلم آمد نشست هرکجا گم شد غمی در محنت‌آباد من است

3 ناله‌ای کردم برآمد شیون از صحن چمن گرمی عشق گل و بلبل ز فریاد من است

4 نگذرد در خاطر صیاد صید از دوستی دشمن جان من است آنکس که در یاد من است

5 در خراش سینه من کز ناتوانی عاجزم کوه بشکافم اگر گویی که فرهاد من است

6 قطره بر دریا فزونی می‌کند در عشق زود عمرها شاگرد من بود آنکه استاد من است

7 زردی رویم نه از بیم است قدسی زیر تیغ رنگ زردم عذرخواه تیر جلاد من است

عکس نوشته
کامنت
comment