جدا کرد از منت بخت بد امروز از سحاب اصفهانی غزل 191

سحاب اصفهانی

آثار سحاب اصفهانی

سحاب اصفهانی

جدا کرد از منت بخت بد امروز

1 جدا کرد از منت بخت بد امروز که تا گردد به کامش بخت فیروز

2 جهان خود جای آن جان جهان است چه سان از دل کشم آه جهان سوز؟

3 یکی را زین دو بیرون خواهم از تن غم جانکاه یا جان غم اندوز

4 کند قتل منش تعلیم و غافل که نیکی می کند با من بد آموز

5 به ناکامی چو باید رفت روزی زکوی او چه فردا و چه امروز

6 دل ریش مرا مرهم چه حاجت مرا بس مرهم دل تیر دلدوز

7 شب من چون سیه باشد چه حاصل که روی تست ماه عالم افروز

8 یک امروزم (سحاب) از وصل ماهی به فیروزی گذشت از بخت فیروز

عکس نوشته
کامنت
comment