سلطان باهو

سلطان باهو

سلطان باهو
سلطان باهو

به هردم از غمش هیها ولی یاری‌ست از سلطان باهو غزل 48

غزل 48 ام از 54 غزلیات

به هردم از غمش هیها ولی یاری‌ست بی‌پرواه

1 به هردم از غمش هیها ولی یاری‌ست بی‌پرواه ندارم غیر او ماوی، ولی یاری‌ست بی‌پرواه

2 ز عشق آن پری سوزم، درون خویش می‌جوشم تبه شد کار امروزم، ولی یاری‌ست بی‌پرواه

3 به عقل خویش معقولم، به نزد خلق مجنونم نشانه‌وار این جانم، ولی یاری‌ست بی‌پرواه

4 طریق عشق می‌دانم، ز درد اوراق می‌خوانم به رخ دلدار مفتونم، ولی یاری‌ست بی‌پرواه

5 شبی بازی دراندازم، شود ظاهر همه رازم سر خود را فدا سازم، ولی یاری‌ست بی‌پرواه

6 منم یاری نه آن یارم که دل از دوست بردارم به هردم خون جگر خوارم، ولی یاری‌ست بی‌پرواه

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر به هردم از غمش هیها ولی یاری‌ست بی‌پرواه

شاعر شعر به هردم از غمش هیها ولی یاری‌ست بی‌پرواه چه کسی است ؟

شاعر شعر به هردم از غمش هیها ولی یاری‌ست بی‌پرواه سلطان باهو می باشد.

شعر به هردم از غمش هیها ولی یاری‌ست بی‌پرواه در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر به هردم از غمش هیها ولی یاری‌ست بی‌پرواه چیست ؟

قالب شعر به هردم از غمش هیها ولی یاری‌ست بی‌پرواه غزل است

مضمون اصلی شعر به هردم از غمش هیها ولی یاری‌ست بی‌پرواه چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر