- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خوش صیدِ غافلی به سر تیر آمدهست زه کن کمانِ ناز که نخجیر آمدهست
2 روزی به کارِ تیغِ تو آید نگاه دار این گردنی که در خمِ زنجیر آمدهست
3 کو عشق تا شوند همه معترف به عجز اول خرد که از پیِ تدبیر آمدهست
4 عشقی که ما دواسبه از او میگریختیم این است کـآمدهست و عنانگیر آمدهست
5 ملکِ دلِ مرا که سواری بس است عشق با یک جهان سپاه به تسخیر آمدهست
6 در خاره کندهاند حریفان به حکمِ عشق جویی که چند فرسخ از آن شیر آمدهست
7 بی لطفیای به حالِ تو دیدم که سوختم وحشی بگو که از تو چه تقصیر آمدهست