1 مشتاق وصال تو کسی نیست که نیست حیران جمال تو کسی نیست که نیست
2 بد حال ز حال تو کسی نیست که نیست خالی ز خیال تو کسی نیست که نیست
1 منم ببادیه نیستی نهاده قدم بحرف قید ز کلک فنا کشیده رقم
2 حکیم عقل ز درک تشخصم عاجز دبیر درک در اثبات هستیم ملزم
1 ماییم درد پرور دنیای بی وفا با درد کرده خوشده مستغنی از دوا
2 هرگز نکرده درد دل اظهار ما طلب هر جا که دیده خط زده بر نسخه شفا