نهاده کشور دل باز از ملک‌الشعرا بهار غزل 373

ملک‌الشعرا بهار

آثار ملک‌الشعرا بهار

ملک‌الشعرا بهار

نهاده کشور دل باز رو به ویرانی

1 نهاده کشور دل باز رو به ویرانی که دیده مملکتی را بدین پریشانی

2 دلا مکن گله از کس که خوار و زار شود هر آن که‌ شد چو تو سرگشته در هوسرانی

3 ز تار زلف سیاه تو روز مشتاقان بود سیاه‌تر از روزگار ایرانی

4 به پاس هستی ایرانیان برآور سر ز خاک نیستی‌، ای اردشیر ساسانی

5 ببین به کشور ایران و حال تیرهٔ او که پست و خوار و زبون باد جهل و نادانی

6 بهار بندهٔ حق باش و پادشاهی کن که بندگان حقیقت کنند سلطانی

عکس نوشته
کامنت
comment