خوش می‌کشد بسوی تو این از شاطرعباس صبوحی غزل 54

شاطرعباس صبوحی

آثار شاطرعباس صبوحی

شاطرعباس صبوحی

خوش می‌کشد بسوی تو این عشق سرکشم

1 خوش می‌کشد بسوی تو این عشق سرکشم گر از جفا رقیب نسازد مشوّشم

2 گه خال دانه می‌کشدم گه کمند زلف چون صید ناتوان ز جفا در کشاکشم

3 از آب چشم و آتش دل بی تو هر زمان گاهی در آب غوطه ور و گه در آتشم

4 گر صد رهم رقیب کشد از جفا هنوز من با امید وصل تو با باده سرخوشم

5 از سیل اشک و نالهٔ غم آه دردناک سوزد درون و چهرهٔ از خون منقّشم

6 نبود متاع دیگرم اندر دیار عشق ای وای اگر مدد نکند بخت سرکشم

7 جانا به وری و موی عزیزت که در جهان یکدم خیال روی تو نبود فرامشم

8 گفتم که ناخوشم ز غم هجر و انتظار گفتا خموش باش صبوحی که من خوشم

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر