-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 با خویشتن فتاد مگر باز کار من کآشفته شد چون طالع من روزگار من
2 زاهد کنون که پند تو در من اثر نکرد پرهیز کن که در تو نیفتد شرار من
3 آهسته ساربان که زپای اوفتاده است در زیر بار غم شتر راهوار من
4 روزی شود ز دام غمم مرغ دل خلاص کز یکدگر گسسته شود پود و تار من
5 یا رب ترحمی که بدین پیکر ضعیف سخت است پایداری روز شمار من
6 یا قطره ای ببار به خاکم ز ابر لطف یا برمکش ز خاک، تن خاکسار من
7 پا تا به سر زخون دلم لاله گون شوی گر بگذری چون اشک روان از کنار من
8 ای دل صبور باش که آخر به یُمن عشق خواهد شدن به جانب کیوان غبار من