- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 همی با عقل در چون و چرائی همی پوینده در راه خطائی
2 همی کار تو کار ناستوده است همی کردار بد را میستائی
3 گرفتار عقاب آرزوئی اسیر پنجهٔ باز هوائی
4 کمین گاه پلنگ است این چراگاه تو همچون بره غافل در چرائی
5 سرانجام، اژدهای تست گیتی تو آخر طعمهٔ این اژدهائی
6 ازو بیگانه شو، کاین آشنا کش ندارد هیچ پاس آشنائی
7 جهان همچون درختست و تو بارش بیفتی چون در آن دیری بپائی
8 ازین دریای بی کنه و کرانه نخواهی یافتن هرگز رهائی
9 ز تیر آموز اکنون راستکاری که مانند کمان فردا دوتائی
10 بترک حرص گوی و پارسا شو که خوش نبود طمع با پارسائی
11 چه حاصل از سر بی فکرت و رای چه سود از دیدهٔ بی روشنائی
12 نهنگ ناشتا شد نفس، پروین بباید کشتنش از ناشتائی