1 درماند کسی که بست در خوبان دل وز مهر بتان نگشت پیوند گسل
2 در صورت گل معنی جان دید و بماند پای دل او تا به قیامت در گل
1 ای عهد تو عهد دوستان سر پل از مهر تو کین خیزد و از قهر تو ذل
2 پر مشغله و میان تهی همچو دهل ای یک شبه همچو شمع و یک روزه چو گل
1 پرسیدم ازو واسطهٔ هجران را گفتا سببی هست بگویم آن را
2 من چشم توام اگر نبینی چه عجب من جان توام کسی نبیند جان را
1 چشمی دارم همه پر از دیدن دوست با دیده مرا خوشست چون دوست دروست
2 از دیده و دوست فرق کردن نتوان یا اوست درون دیده یا دیده خود اوست
1 ای دلبر ما مباش بی دل بر ما یک دلبر ما به که دو صد دل بر ما
2 نه دل بر ما نه دلبر اندر بر ما یا دل بر ما فرست یا دلبر ما
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به