- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 یاران و دوستداران جمعند و جام گردان مطرب همیشه گویا، ساقی مدام گردان
2 قومی در انتظاریم، این جا دمی گذر کن وین قوم را به لطفی از لب غلام گردان
3 گوینده گشته مطرب وانگه کدام گفتن؟ گردنده گشته ساقی و آن گه کدام گردان؟
4 ساغر ز سیم ساده با آب لعل دایر مجمر ز زر پخته با عود خام گردان
5 غیر از تو هیچ کامی در خورد نیست ما را بخرام و عیش ما را زان رخ تمام گردان
6 شام سیاه ما را چون صبح کن ز چهره صبح سفید دشمن از غصه شام گردان
7 من باده با تو خوردن کردم حلال بر خود گو: خویش را همی کش، بر ما حرام گردان
8 تشریف ده زمانی، ای ماه و اوحدی را هم سر به چرخ بر کش، هم نیک نام گردان