-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 یاری از یار من و چرخ ستمکار مخواه یاری از چرخ اگر خواستی از یار مخواه
2 دل ز چشم تو اگر چشم عنایت دارد گو پرستاری بیمار ز بیمار مخواه
3 زین طبیبان که توانند علاجی بکنند چاره ی درد دل خویش به ناچار مخواه
4 هر که را زیب دکان جنس وفا و هنر است به جوی گو برسان نرخ و خریدار مخواه
5 خواهی از سنگ جفایش اگر ایمن باشی هرگز آسایش از آن سایه ی دیوار مخواه
6 یاری ای که رقیبش نباشد مطلب در گلستان جهان یک گل بیخار مخواه
7 هر که در غمکده ی دهر گرفتار غمی است گو بده جان چو (سحاب) از غم و غمخوار مخواه