هلا ای آب از جلال الدین محمد مولوی غزل 2674

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

هلا ای آب حیوان از نوایی

1 هلا ای آب حیوان از نوایی همی‌گردان مرا چون آسیایی

2 چنین می‌کن که تا بادا چنین باد پریشان دل به جایی من به جایی

3 نجنبد شاخ و برگی جز به بادی نپرد برگ که بی‌کهربایی

4 چو کاهی جز به بادی می‌نجنبد کجا جنبد جهانی بی‌هوایی

5 همه اجزای عالم عاشقانند و هر جزو جهان مست لقایی

6 ولیک اسرار خود با تو نگویند نشاید گفت سر جز با سزایی

7 چراخواران چراشان هم چراخوار ز کاسه و خوان شیرین کدخدایی

8 نه موران با سلیمان راز گفتند نه با داوود می‌زد که صدایی

9 اگر این آسمان عاشق نبودی نبودی سینه او را صفایی

10 وگر خورشید هم عاشق نبودی نبودی در جمال او ضیایی

11 زمین و کوه اگر نه عاشق اندی نرستی از دل هر دو گیاهی

12 اگر دریا ز عشق آگه نبودی قراری داشتی آخر به جایی

13 تو عاشق باش تا عاشق شناسی وفا کن تا ببینی باوفایی

14 نپذرفت آسمان بار امانت که عاشق بود و ترسید از خطایی

عکس نوشته
کامنت
comment